عاشقانه ها
از دیدگاه قرآن و اسلام آیا خودکشی در صورتی که هیچ راهی وجود نداشته و از طرفی آبروی یک یا چند خانواده در میان است و حتی ممکن است برای آنان خطر ایجاد کند درست است؟ 1. بی تردید هم در قرآن کریم و هم در روایات از خودکشی نهی شده است. در صدد گرهگشایی منطقی از مشکل خود برآید.در مورد خودکشی روایات و احادیث متعددی وجود دارد که برخی از آنها عبارتنداز: - حضرت علی(ع) فرمود: <مومن ممکن است به هر نوع مرگی بمیرد، اما خودکشی نمیکند. پس کسی که بتواند خون خود را حفظ کند و با این وجود از قاتل خود جلوگیری نکند تا کشته شود، قاتل خود خواهد بود.>?? - امام باقر(ع) فرمود: <به درستی که مومن به هر بلایی مبتلا میشود و به هر قسم مردنی میمیرد، جز اینکه او خود را نخواهد کشت.>?? - امام صادق(ع) فرمود: <کسی که عمدا خود را بکشد، برای همیشه در آتش جهنم خواهد بود؛ چون خدای تعالی فرموده است: <ولاتقتلوا انفسکم انالله کان بکم رحیما و من یفعل ذلک عدوانا و ظلما فسوف نصلیه نارا و کان ذلک علیالله یسیرا> یعنی: خودتان را نکشید، همانا خداوند نسبت به شما مهربان است و هرکس از روی دشمنی و ستمگری چنین کاری کند [یعنی خود را آلوده خوردن اموال دیگران به ناحق سازد و یا دست به انتحار و خودکشی بزند] پس او را به زودی در آتش دوزخ درآوریم و این کار برایخدا آسان است.>?? - در <تفسیر عیاشی> تالیف <محمدبن مسعود سمرقندی> آمده است: حسن بن زید از پدرش از علیبن ابیطالب(ع) روایت کرد که فرمود: <من از رسول خدا(ص) از مساله جبیره?? پرسیدم سئوالم این بود که صاحب این جبیره چگونه وضو بگیرد و اگر جنب شد چگونه غسل کند؟ حضرت فرمود: همین مقدار کافی است که دست خود را که به آب وضو و غسل تر شده است برروی جبیره بکشد، هم در وضو و هم در جنابت. عرضه داشتم: حال اگر این ماجرا در هوای سرد و یخبندان اتفاق بیفتد و صاحب جبیره از ریختن آب بربدن خود بترسد، چه باید کرد؟ پیامبر(ص) در پاسخ من این آیه را قرائت کردند: ولاتقتلوا انفسکم انالله کان بکم رحیما؛ یعنی خودتان را نکشید همانا خداوند نسبت به شما مهربان است.>?? همانطور که مشهود است، براساس روایات و اخبار معصومین(ع) خودکشی جایز نیست. در کتب روایی، احادیث متعددی وجود دارند که براساس آنها یک فرد مومن، استوار و محکم و در عین حال انعطافپذیر است. در واقع، انسان مومن به هیچوجه در مقابل مشکلات کمر خم نمیکند و هرگز در برابر حوادث ناگوار روزگار تن به خودکشی نمیدهد. امام صادق(ع) فرمود: <المومن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف> یعنی: مومن مثل کوه استوار است، هیچ مصیبتی او را تکان نمیدهد. در حقیقت، هرچه باران و برف ببارد و هرچه طوفان شدید باشد، کوه از جای خود تکان نمیخورد. مومن نیز همچون کوه پابرجاست و هیچ حادثه و مصیبتی او را دگرگون نمیکند. همچنین امام صادق(ع) در روایت دیگری فرمودند: <المومن کالسنبله> یعنی: مومن مثل شاخه گندم میباشد. بدیهی است که شاخه گندم قابل انعطاف بوده و هر قدر که باد تند و شدید باشد، نمیتواند آن را از ریشه درآورد.?? جمع بین دو حدیث فوق چنین میشود که مومن درحالی که مثل شاخه گندم انعطافپذیر است، همچون کوه نیز پابرجاست. بنابراین انسان مومن هرگز خودکشی نمیکند، زیرا همیشه به رحمت و کمک خداوند متعال امیدوار بوده و همواره در کارها <متوکل> میباشد و همانطور که خداوند فرموده است: <انالله یحب المتوکلین> یعنی: به درستی که خداوند توکلکنندگان را دوست دارد. (آیه ??? سوره آلعمران) ? خودکشی از دیدگاه فقها (اجماع) <اجماع> بنابر تعریف اصولیین شیعه عبارت است از اتفاق جماعتی (که منظور مجتهدین مذهب اسلام است)، که اتفاق آنها کاشف از رای معصوم باشد برامری از امور دینی. اجماع را دلیل مستقلی در عداد سایر ادله استنباط احکام مانند کتاب و سنت دانستهاند. البته باید توجه داشت که گاهی از کتاب یا سنت دلیلی برای اثبات حکم مسالهای وجود دارد (همچون خودکشی و انتحار) و در نتیجه، همه فقها برآن حکم اتفاق نظر پیدا میکنند و به اصطلاح <اجماع> تحقق مییابد. ولی گاهی چنین نیست و دلیلی برای اثبات حکم مساله وجود ندارد و با این حال <اجماع> به وجود آمده است. اجماع نوع دوم ارزش اثباتی بیشتری دارد و در این صورت به درستی میتوان آن را در شمار ادله دیگر استنباط احکام ذکر کرد. اما اجماع نوع اول را که <اجماعمدرکی> مینامند، نمیتوان دلیلی مستقل از ادله دیگر استنباط احکام دانست، زیرا فرض این است که مستند حکم مساله، کتاب یا سنت است.?? اجماعی که بین فقها در مورد حرمت خودکشی وجود دارد نیز از نوع <اجماع مدرکی> میباشد، زیر اصل حکم حرمت انتحار در کتاب و سنت اثبات شده است. با این حال، ذکر بعضی از اقوال علمای شیعه در مورد خودکشی لازم به نظر میرسد. ملامحمدباقر مجلسی (متوفی ???? ق) پس از نقل حدیثی از امام علی(ع) که فرمودهاند: <مسلمان به هر بلایی گرفتار میگردد و با هر مرگی از دنیا میرود غیر از خودکشی. پس کسی هم که قدرت داشته باشد جان خود را حفظ کند و این کار را نکند، خودکشی کرده است.> مینویسد: <کسی که با حربه یا سم یا اعتصاب غذا یا نخوردن دارویی - که میداند برای او مفید است - جان بدهد، خودکشی کرده است.>?? شیخ محمدحسن نجفی اصفهانی ملقب به <صاحب جواهر> (متوفی ???? .ق) در کتاب ارزشمند <جواهر الکلام فی شرح شرایعالاسلام> مینویسد: <خودکشی برای رهایی از رنج و فشار شدید ناشی از تشنگی و گرسنگی که ممکن است به مرگ انجامد، جایز نیست.>?? شاید از نظر عدهای، خودکشی در فرض فوق نوعی از <اضطرار> باشد؛ لیکن چنین بحثی منتفی است، زیرا عمل ارتکابی متناسب با خطر موجود نبوده و برای دفع آن نیز ضرورت ندارد.?? نکته مهم این است که برخی از محققان، با توجه به قاعده فقهی <الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم> یعنی: مردم براموال خود و جان خویش مسلط هستند، در حرمت خودکشی تشکیک کردهاند. در پاسخ این مطلب باید گفت که قاعده مذکور بدون کلمه <انفسهم> صحیح میباشد و در غالب کتب معتبر <قواعد فقه> شیعه نیز قاعده فوق که به <قاعده تسلیط> معروف است به صورت <الناس مسلطون علی اموالهم> آمده است. بنابراین در قاعده تسلیط، کلمه <انفسهم> وجود ندارد.?? از طرف دیگر، باید توجه داشت که حتی اگر کلمه <انفسهم> را در قاعده تسلیط داخل بدانیم و ذکر آن را لازم فرض کنیم، باز هم توجیه اباحه خودکشی براساس آن امکانپذیر نیست؛ چرا که میدانیم قاعده تسلیط تا جایی اجرا میشود که ضرری متوجه کسی یا حقی نباشد. در واقع <قاعده لاضرر> که براساس حدیث نبوی <لاضرر و لاضرار فیالاسلام>?? (ضرر و زیان رساندن در اسلام وجود ندارد) به وجود آمده است، همواره در امور مدنی برقاعده تسلیط حکومت دارد.?? از دیدگاه فقهی <ضرر> هم شامل <مال> میشود و هم شامل <نفس> میگردد. به این ترتیب، از آنجایی که خودکشی نوعی ضرر است، اسلام نیز انجام آن را هرگز مجاز نمیشمارد. مضافا اینکه براساس قاعده فقهی <کلما اضر بالبدن فهو حرام>، هر چیزی که به بدن ضرر برساند حرام است.?? خودکشی نیز کاملترین نوع ضرر رساندن به بدن بوده و از این نظر، قطعا حرام میباشد.این پست به درخواست اقا معین امیدوارم استفاده لازم رو ببرید.
هاست لینوکس cpanel جمعه 28 / 10 / 1390برچسب:, :: 9:13 :: نويسنده : محرم صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ فردا اگر بدون تو باید به سر شود فرقی نمی کند شب من کی سحر شود شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود رنج فراق هست و امید وصال نیست این"هست و نیست"کاش که زیر و زبر شود رازی نهفته در پس حرفی نگفته است مگذار درد دل کنم و دردسر شود ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند دیگر قرار نیست کسی با خبر شود موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است بگذارگفتگو به زبان هنر شود موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|